آقای رویا؛
بازنشستهای که با کلفتش در ویلای کنار دریا زندگی میکند و گاهی دلش برای خواهرزادهاش تنگ میشود و به او نامه مینویسند. او «هرگز در جایی که هست نیست!»
آقای رویا پیرمرد حساس و شکاکی است که سعی دارد به طور مرتب یادداشتهای روزانهاش را ثبت کند. یادداشتهای او اغلب ظریف، مالیخولیایی و گاهی خندهدار هستند.
مهستی بحرینی در مقدمهٔ کتاب چنین مینویسد:
«رب گریه دربارهٔ پنژه میگوید که او مبدع رمانی است که خود به خود ابداع میشود. از بیانات خود پنژه نیز چنین مفهومی برمیآید. او میخواهد خواننده آگاه باشد که «کتاب پیش چشمش نوشته میشود، با همه تردیدها، دودلیها، سوداها و هیجاناتی که نویسنده دستخوش آن است.»
خود پنژه نیز هرگز انکار نکرده که آقای رویا به تعبیری «من دیگر» اوست. این رمان درواقع حدیث نفس پنژه است که به صیغهٔ سوم شخص نوشته شده و هم از تخیل مایه گرفته است و هم از شرح حال.»
این مجموعه یادداشت که از زبان آقای رویا روایت میشود، محتوای از پیش تعیین شدهای ندارد و بسیار سیال است.
در ابتدا، نویسنده به یکباره فضا و شخصیتها را به خواننده معرفی نمیکند، بلکه اجازه میدهد با خواندن خط به خط یادداشتها آنها را بشناسیم.
آنچه که نویسنده برا آن تاکید دارد نوشتن دربارهٔ نوشتن است. او برای این کار شخصیتها و احساسات را موشکافی میکند تا بتواند بهتر و بیشتر دربارهشان بنویسد.
رویا گلماه
دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی زبان فرانسه
@csllf
@ssafum